«عن امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) انه قال: اولی الاشیاء ان یتعلمها الاحداث الاشیاء التی اذا صاروا رجالاً احتاجوا الیها؛[1] بهترین مطالب و آموزههایی که شایسته است به جوانان آموخته شود، چیزهایی است که در بزرگسالی مورد نیازشان باشد تا بتوانند در زندگی فردی و اجتماعی از آموختههای دوران جوانی استفاده نمایند.
از نظر دین مبین اسلام، تمام مخلوقات خداوندی در راستای رشد و کمال و هدفی که ایدهآل آنهاست هدایت فطری شدهاند، آیات قرآن نیز با بیانهای مختلف به این موضوع اشاره دارد «ربنا الذی اعطی کل شیء خلقه ثم هدی؛[2] پروردگار ما کسی است که به هر موجودی آنچه را لازمه آفرینش او بود داده، پس هدایت و رهبریش کرده است.»
انسان نیز مانند بقیه مخلوقات الهی بر اساس فطرتی که او را به سوی تکمیل نواقص و رفع حوائجش فرا میخواند، خلق و آفریده شده، لکن به جهت وجود اختیاری که در نهادش به ودیعت گذاشته شده و به سبب نیازها و احتیاجات فراوانی که دارد، قادر نیست تا همه نواقص و احتیاجات خود را به تنهایی برطرف و تکمیل نماید بلکه برای رسیدن به کمال حقیقی و نهایی خودش، نیازمند تعاون و همکاری دیگر افراد جامعه است و با مشارکت و تلاش جمعی در رفع موانع حیات انسانی و تأمین نیازهای عامه و ایجاد زمینة تشکیل محیطی سالم، برای رشد و تعالی انسانها امکانپذیر میگردد.
انسان در این مسیر، نیازمند اصول و مقررات علمی و عملی است که از قابلیتها و خواستههای نهادینه شده او ریشه گرفته و پاسخگوی نیازهای واقعی و واقعی او باشد. هرچند حرکت به سوی کمال و سعادت انسانی حتی در محیطهای ناسالم و آلوده هم امکانپذیر است چنانچه بسیاری از اولیای الهی در آلودهترین جوامع بشری توانستهاند به عالیترین مراحل کمال نایل گردند، لکن تحقق کمال و سعادت برای نوع انسانها، تنها در صورتی میسر است که اجتماع سالم و صالح شکل گیرد، اجتماعی که در آن مقررات و سنتهای معقول و منطبق با خواستههه و نیازهای حقیقی انسان حکومت کند و این تنها در سایة اعتقاد و باور به اصول علمی و پایبند بودن به مقررات و روشهای عملی نشأت گرفته از وحی الهی که همجهت و همسو با سیر تکاملی تکوین و منطبق با خواستههای فطری بشر است، امکانپذیر خواهد بود.
اسلام با واقعبینی و بر اساس فطرت از طریق وحی و با استمداد و استخدام عقل و با توجه به ابعاد مختلف معنوی و مادی انسان، با عنایت به خواستههای فطری و نیازهای روحی و جسمی او، با ارائه برنامههای عملی متناسب و تشریع قوانین و مقررات هماهنگ با فطرت انسان، همه را به ایمان به خدا و ارتباط نیک با دیگران فراخوانده است.
با توجه به اینکه موضوع تربیت اسلامی، انسان است و در طبیعت او هر استعدادی که به ودیعت نهاده شده، در راستای بهتر زندگی کردن انسان است، لازم و ضروری است که نظام تعلیم و تربیت اسلامی مجموعهی این استعدادها را مورد توجه قرار داده و آنها را تقویت کند، رشد دهد و مواظبت نماید تا به کمال نهایی خود برسد، یکی از آن استعدادها که در وجود هر انسانی نهفته است استعداد اجتماعی شدن و برقراری ارتباط خوب و نیک با دیگران است.
تربیت اجتماعی در اصل تابع تربیت اخلاقی و ارزشهای آن است، چون ارزشهای اخلاقی ثابت است، باید کودکان و نوجوانان و جوانان را با این ارزشها و آداب پرورش داد.
بنابراین، جامعه باید تابع این ارزشها باشد نه اینکه ارزشها تابع جامعه، به دنبال دگرگونی و تحولات اجتماعی در جامعه، آن هم دستخوش تغییر شود که در آن صورت ممکن است بسیاری از انحرافات و ضد ارزشها تبدیل به امری پسندیده و با ارزش شود.
به هر حال آنچه مسلم است اینکه تربیت اجتماعی از نحوة نگرش اسلام به جامعه ناشی شده است، زیرا تربیت اجتماعی همان تربیت کردن نوجوانان در مراحل آموزشی، بر ارزشها و ویژگیهای اجتماعی است تا بتوانند با جامعه سازگار شده و با آن زندگی کنند.
به هر صورت وابستگی به دیگران و حیات اجتماعی، چه اینکه منشأ آن را امری فطری بدانیم و یا تأمین نیازهای در راستای رشد و بالندگی، یک امر لازم و اجتنابناپذیر است. چون از لحظة تشکیل و تکون جنین، این وابستگی به غیر شروع میشود و تا پایان عمر انسان هم ادامه دارد. ما از همان آغاز تکون وجودی از پدر و مادر اثر میگیریم و در ادامه نیز تحت تأثیر اخلاق و رفتار آنها و برادران و خواهران، خویشاوندان و سایر اعضای اجتماع از همسایهها و مردم عادی گرفته تا رهبران و انسانهای شاخص و فعال در صحنة اجتماعی، قرار داریم. این تأثیرپذیری در تمام دوران عمر انسانی جریان داده منتها با عنایت به اینکه دورة نوجوانی از حساسترین دوران زندگی انسان است و برخوردار از ویژگیهای منحصر به فرد و با توجه به اینکه نوجوانان و جوانان از مهمترین سرمایههای بشری در هر جامعهای هستند.
سرمایههای عظیمی که در تاریخ انسانها بیشترین آثار معنوی و مادی را به ارمغان آورده است و از طرفی نوجوان میخواهد خود را از وابستگی به خانواده جدا نموده و به تدریج اتکای به خود و پیوستن به جامعه را تجربه کند، او میخواهد روی پای خود بایستد و از حالت کودکانه و دنبالهروی به درآید و مثل دیگران در محیط و جامعه خویش اثرگذار باشد، در همین مقطع خطر هیجانهای غریزی و سقوط اخلاقی و تصمیمگیریهای حاد و تأثیرپذیری و از همه مهمتر خطر انحراف جنسی و قرار گرفتن در دامهای گروههای شیاطین و انحرافی و... از ویژگیهای است که در دورة نوجوانی ممکن است اتفاق بیفتد، لذا از این جهت است که پرورش و تربیت نوجوان و نظارت بر اخلاق و رفتار او و هدایت و کنترل غرایز و پاسخگویی به احساسات و خواستههای روانی و بدنی او و در نهایت آماده کردن نوجوان برای پذیرش مسئولیتهای اجتماعی و مشارکت سازنده و ارائة نقشهای مفید و اثرگذار، امری لازم و ضروری است، این تحقیق به منظور بررسی و آشنایی با دیدگاه اسلام در خصوص تربیت تربیت اجتماعی نوجوان و ارائة راهکارهای عملی برای والدین و مربیان در مورد تربیت اجتماعی نوجوان در شش فصل ارائه شده است.
[1] - عزالدین ابوحامد، ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ص 333، قم، انتشارات کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، 1337.
[2] - طه/ 5، شعراء/ 78، اعلی/ 2 – 3.